ابوعمران موسی بن رباح. متکلم بر مذهب ابوعلی. او نزد علی بن ابی بکر اخشید و علی الصیمری و غیر آن دو از متکلمین دانش کلام فراگرفته و ابن الندیم گوید در این زمان (377 ه. ق.) او به مصر در سن 80 سالگی حیات دارد
ابوعمران موسی بن رباح. متکلم بر مذهب ابوعلی. او نزد علی بن ابی بکر اخشید و علی الصیمری و غیر آن دو از متکلمین دانش کلام فراگرفته و ابن الندیم گوید در این زمان (377 هَ. ق.) او به مصر در سن 80 سالگی حیات دارد
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، مکنی به ابوالعباس. مولد او مکۀ مکرمه، به شعب ابی طالب، آنگاه که مسلمین و بنی هاشم بدانجا محصور بودند (سه سال پیش از هجرت). مادرش لبابه بنت حارث و حارث پسرعم رسول اکرم صلوات الله علیه است و با اینکه هنگام رحلت آن حضرت کودکی سیزده ساله بود احادیث بسیار بدو نسبت کنند. او به سال 27 ه. ق. با عبدالله بن ابی سرح بغزای افریقیه شد و در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با آن حضرت به عراق رفت و در جنگ صفین حاضر بود و سپس حکومت بصره بوی مفوض گردید و پیش از شهادت علی علیه السلام از عراق بطائف هجرت کرد و تا زمان مرگ (68 ه. ق.) بدانجا ببود. خلفای عباسی از نسل او باشند، و نیز گفته اندابن عباس به سال 49 ه. ق. با ابوایوب انصاری به معیت یزید بن معاویه بغزای روم رفت و او اکبر اولاد پدرخویش بوده و عبیدالله و فضل و قثم و معبد برادران او باشند. و چون ابن عباس مطلق گویند منصرف به عبدالله باشد. و کتاب تفسیری نیز به عبدالله بن عباس نسبت کنند
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، مکنی به ابوالعباس. مولد او مکۀ مکرمه، به شعب ابی طالب، آنگاه که مسلمین و بنی هاشم بدانجا محصور بودند (سه سال پیش از هجرت). مادرش لبابه بنت حارث و حارث پسرعم رسول اکرم صلوات الله علیه است و با اینکه هنگام رحلت آن حضرت کودکی سیزده ساله بود احادیث بسیار بدو نسبت کنند. او به سال 27 هَ. ق. با عبدالله بن ابی سرح بغزای افریقیه شد و در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با آن حضرت به عراق رفت و در جنگ صفین حاضر بود و سپس حکومت بصره بوی مفوض گردید و پیش از شهادت علی علیه السلام از عراق بطائف هجرت کرد و تا زمان مرگ (68 هَ. ق.) بدانجا ببود. خلفای عباسی از نسل او باشند، و نیز گفته اندابن عباس به سال 49 هَ. ق. با ابوایوب انصاری به معیت یزید بن معاویه بغزای روم رفت و او اکبر اولاد پدرخویش بوده و عبیدالله و فضل و قثم و معبد برادران او باشند. و چون ابن عباس مطلق گویند منصرف به عبدالله باشد. و کتاب تفسیری نیز به عبدالله بن عباس نسبت کنند
ابن رباح. محدث است. یکی از ویژگی های بارز محدثان، دقت در نقل حدیث همراه با بررسی دقیق زنجیره راویان بود. آنان با استفاده از فنون پیشرفته نقد حدیث، توانستند روایات صحیح را از میان انبوهی از احادیث جعلی یا ضعیف جدا کنند. محدث کسی بود که با بررسی دقیق سند (اسناد روایت)، متن حدیث، و تطبیق آن با منابع دیگر، به راستی آزمایی سنت پیامبر اسلام می پرداخت و آن را حفظ می کرد.
ابن رباح. محدث است. یکی از ویژگی های بارز محدثان، دقت در نقل حدیث همراه با بررسی دقیق زنجیره راویان بود. آنان با استفاده از فنون پیشرفته نقد حدیث، توانستند روایات صحیح را از میان انبوهی از احادیث جعلی یا ضعیف جدا کنند. محدث کسی بود که با بررسی دقیق سند (اسناد روایت)، متن حدیث، و تطبیق آن با منابع دیگر، به راستی آزمایی سنت پیامبر اسلام می پرداخت و آن را حفظ می کرد.
ابوالحسن علی بن سهل ربن طبری. طبیب یهودی. ربن که بدو منسوب است لقب سهل است که از احبار یهود بود و ابن ربن علی به طبرستان در خدمت ولاه آنجا از قبیل مازیار بن قارن و دیگران بسر میبرد و علم حکمت و طبیعیات آموخته بود و بواسطۀ فتنه ای که در آنجا افتادنفی شده بری آمد و محمد بن زکریای رازی از او استفادات بسیار کرد. آنگاه از ری بسرمن رأی رفته ومعتصم خلیفه اسلام آورد و از ندمای خلیفه گردید. او را تصنیفات بسیار است، ازجمله: فردوس الحکمه. تحفهالملوک. کنّاش الحضره. منافع اطعمه والاشربه والعقاقیر. (قفطی)
ابوالحسن علی بن سهل ربن طبری. طبیب یهودی. ربن که بدو منسوب است لقب سهل است که از احبار یهود بود و ابن ربن علی به طبرستان در خدمت ولاه آنجا از قبیل مازیار بن قارن و دیگران بسر میبرد و علم حکمت و طبیعیات آموخته بود و بواسطۀ فتنه ای که در آنجا افتادنفی شده بری آمد و محمد بن زکریای رازی از او استفادات بسیار کرد. آنگاه از ری بسرمن رأی رفته ومعتصم خلیفه اسلام آورد و از ندمای خلیفه گردید. او را تصنیفات بسیار است، ازجمله: فردوس الحکمه. تحفهالملوک. کُنّاش الحضره. منافع اطعمه والاشربه والعقاقیر. (قفطی)
ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی. وفات 326 یا 329 ه. ق. اصلاً ایرانی از نژاد نوبخت معروف منجم منصور دوانیقی. و شجرۀ نسب او معلوم نیست بچه طریق بنوبخت می پیوندد. او باعتقاد امامیه نائب سوم امام دوازدهم بود (از سال 305 تا سال 329 یا 326). ابن روح را حامد بن عباس وزیرمقتدر خلیفۀ عباسی بتهمت مراوده با قرامطه محبوس کرد اتفاقاً در سال 317 امراء بغداد بشوریدند و دو روز مقتدر از خلافت خلع و بار دیگر باین مقام بازگشت، حسین بن روح در این فترت از زندان رهائی یافت و دیگر مقتدر متعرض او نگردید. مردی از معاریف شیعه موسوم به ابن ابی عزاقر شلمغانی مذهبی نو اختراع کرده بود و بحلول و اتحاد معتقد بود و دعوی میکرد که خدا در او حلول کرده و بهشت عبارت از معرفت به امام و دوزخ مثال جهل به اوست و امثال این سخنان. حسین بن روح از اقوال او تبرّی جست و توقیعی بر لعن او نشر کرد. و شلمغانی را در سال 322 بکشتند. رجوع شود به تاریخ ابن اثیر وقایع سال 322 و تاریخ ابن خلکان (ترجمه حسین بن منصور حلاج) و مجالس المؤمنین و احتجاج و منتهی المقال
ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی. وفات 326 یا 329 هَ. ق. اصلاً ایرانی از نژاد نوبخت معروف منجم منصور دوانیقی. و شجرۀ نسب او معلوم نیست بچه طریق بنوبخت می پیوندد. او باعتقاد امامیه نائب سوم امام دوازدهم بود (از سال 305 تا سال 329 یا 326). ابن روح را حامد بن عباس وزیرمقتدر خلیفۀ عباسی بتهمت مراوده با قرامطه محبوس کرد اتفاقاً در سال 317 امراء بغداد بشوریدند و دو روز مقتدر از خلافت خلع و بار دیگر باین مقام بازگشت، حسین بن روح در این فترت از زندان رهائی یافت و دیگر مقتدر متعرض او نگردید. مردی از معاریف شیعه موسوم به ابن ابی عزاقر شلمغانی مذهبی نو اختراع کرده بود و بحلول و اتحاد معتقد بود و دعوی میکرد که خدا در او حلول کرده و بهشت عبارت از معرفت به امام و دوزخ مثال جهل به اوست و امثال این سخنان. حسین بن روح از اقوال او تبرّی جست و توقیعی بر لعن او نشر کرد. و شلمغانی را در سال 322 بکشتند. رجوع شود به تاریخ ابن اثیر وقایع سال 322 و تاریخ ابن خلکان (ترجمه حسین بن منصور حلاج) و مجالس المؤمنین و احتجاج و منتهی المقال
نجم الدین ابوالفتوح احمد بن محمد. حکیم و طبیب ایرانی، اصلاً از مردم همدان و پرورش او به بغداد بوده و از بغداد به دمشق هجرت کرده و تا آخر عمر بدانجا بزیسته است. وفات او بعد از 540 ه. ق. است. او راست مقاله ای در شکل چهارم از اشکال اربعۀ قیاس و کتاب الفوزالاصغر
نجم الدین ابوالفتوح احمد بن محمد. حکیم و طبیب ایرانی، اصلاً از مردم همدان و پرورش او به بغداد بوده و از بغداد به دمشق هجرت کرده و تا آخر عمر بدانجا بزیسته است. وفات او بعد از 540 هَ. ق. است. او راست مقاله ای در شکل چهارم از اشکال اربعۀ قیاس و کتاب الفوزالاصغر
قاضی سعدالدین ابوالقاسم عبدالعزیز بن نحریر. فقیه شیعی. ولادت او در مصر بود. وفات 481 ه. ق. به بغداد نزد سیدمرتضی و شیخ طوسی فقه آموخت. از سید هشت دینار مشاهره داشت و در سال 438 به طرابلس شام رفت. گویند بیست سال و بقول دیگر سی سال قاضی آنجا بود و همانجا درگذشت و از هشتاد سال متجاوز داشت. کتب بسیاری در فقه تصنیف کرده، از آنجمله است: کامل. موجز. المهذب. جواهر. معالم. منهاج. روضهالنفس. شرح جمل العلم. مقرب. معتمد. عمادالمحتاج فی مناسک الحاج و کتابی در کلام. (روضات)
قاضی سعدالدین ابوالقاسم عبدالعزیز بن نحریر. فقیه شیعی. ولادت او در مصر بود. وفات 481 هَ. ق. به بغداد نزد سیدمرتضی و شیخ طوسی فقه آموخت. از سید هشت دینار مشاهره داشت و در سال 438 به طرابلس شام رفت. گویند بیست سال و بقول دیگر سی سال قاضی آنجا بود و همانجا درگذشت و از هشتاد سال متجاوز داشت. کتب بسیاری در فقه تصنیف کرده، از آنجمله است: کامل. موجز. المهذب. جواهر. معالم. منهاج. روضهالنفس. شرح جمل العلم. مُقرب. معتمد. عمادالمحتاج فی مناسک الحاج و کتابی در کلام. (روضات)
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ابی بکر قضاعی (595-658 ه. ق.). مورخ و شاعر و ادیب. تولد او در شهر بلنسیه. و نزد حکام بلنسیه صاحب سر بوده. وقتی مسیحیان این شهر را محاصره کردند به سفارت نزد امیر تونس رفت و از او درخواست که مسلمین اندلس را یاری دهد لیکن چون مسیحیان شهر بلنسیه را متصرف شدند ابن ابار با عائلۀ خود از وطن خویش هجرت کرده بتونس رفت و رازدار یا صاحب السر سلطان تونس شد و نوشتن طغرا به او محول گشت. چندی نیز معزول و باز بکار سابق گماشته شد. در آخر بعلت بدرفتاری، درباریان را از خود ناراضی و سلطان را خشمگین ساخت تا روز چهارشنبه 20 محرم 658 کشته شد. و جسد او را با تمام مصنفات و اشعار وی که بدست آوردند بیک جا بسوختند. این مرد بعلت نامعلومی معروف به الفار (موش) بوده. از اوکتب ذیل باقی مانده است: کتاب التکمله که متمم کتاب الصلۀ ابن بشکوال است. المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدفی. کتاب الحلهالسیراء. و این سه در اروپا چاپ شده است. کتاب اعتاب الکتاب. کتاب تحفهالقادم
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ابی بکر قضاعی (595-658 هَ. ق.). مورخ و شاعر و ادیب. تولد او در شهر بلنسیه. و نزد حکام بلنسیه صاحب سر بوده. وقتی مسیحیان این شهر را محاصره کردند به سفارت نزد امیر تونس رفت و از او درخواست که مسلمین اندلس را یاری دهد لیکن چون مسیحیان شهر بلنسیه را متصرف شدند ابن ابار با عائلۀ خود از وطن خویش هجرت کرده بتونس رفت و رازدار یا صاحب السر سلطان تونس شد و نوشتن طغرا به او محول گشت. چندی نیز معزول و باز بکار سابق گماشته شد. در آخر بعلت بدرفتاری، درباریان را از خود ناراضی و سلطان را خشمگین ساخت تا روز چهارشنبه 20 محرم 658 کشته شد. و جسد او را با تمام مصنفات و اشعار وی که بدست آوردند بیک جا بسوختند. این مرد بعلت نامعلومی معروف به الفار (موش) بوده. از اوکتب ذیل باقی مانده است: کتاب التکمله که متمم کتاب الصلۀ ابن بشکوال است. المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدفی. کتاب الحلهالسیراء. و این سه در اروپا چاپ شده است. کتاب اعتاب الکتاب. کتاب تحفهالقادم
کنیت دو برادر از رجال دولت عباسی: 1- علی بن عیسی بن داود. (رجوع به ابوالحسن علی بن عیسی بن داود شود). او از سال 300 ه. ق. تا چهار سال وزارت خلیفه داشت و در آن مدت بجرح و تعدیل خراج و ارتفاعات پرداخت لکن بعلت تقلیل صلات و مشاهرات، سپاهیان بدشمنی او برخاستند و ازاینرو در سال 304 معزول و محبوس گشت. در 308 خلیفه باز او را بقبول منصب وزارت خواند و او نپذیرفت. و در 311 و 312 گرفتار حبس و نفی گردید. و کرت دیگر به سال 314 بمقام وزارت ارتقا یافت و دو سال وزارت راندو در 316 مستعفی شد. پس از آن دو بار الراضی بالله منصب پیشین او را بدو دادن خواست و او امتناع ورزید. 2- عبدالرحمن بن عیسی. او در خلافت راضی به سال 324 ه. ق. سه ماه وزیر بود و آنگاه که برادر او علی را بازداشتند او را نیز محبوس و مصادره کردند. باز در عهد متقی بی نام وزارت متصدی همه اعمال دیوانی بود
کنیت دو برادر از رجال دولت عباسی: 1- علی بن عیسی بن داود. (رجوع به ابوالحسن علی بن عیسی بن داود شود). او از سال 300 هَ. ق. تا چهار سال وزارت خلیفه داشت و در آن مدت بجرح و تعدیل خراج و ارتفاعات پرداخت لکن بعلت تقلیل صلات و مشاهرات، سپاهیان بدشمنی او برخاستند و ازاینرو در سال 304 معزول و محبوس گشت. در 308 خلیفه باز او را بقبول منصب وزارت خواند و او نپذیرفت. و در 311 و 312 گرفتار حبس و نفی گردید. و کرت دیگر به سال 314 بمقام وزارت ارتقا یافت و دو سال وزارت راندو در 316 مستعفی شد. پس از آن دو بار الراضی بالله منصب پیشین او را بدو دادن خواست و او امتناع ورزید. 2- عبدالرحمن بن عیسی. او در خلافت راضی به سال 324 هَ. ق. سه ماه وزیر بود و آنگاه که برادر او علی را بازداشتند او را نیز محبوس و مصادره کردند. باز در عهد متقی بی نام وزارت متصدی همه اعمال دیوانی بود
محمد بن احمد بستی. وفات 354 ه. ق. در سن 80 سالگی. تولد او به سیستان بوده و پس از مسافرتهای بسیار قاضی سمرقند شد، و سپس بتهمت زندقه معزول گشت و علت آنکه گفته بود نبوت چیزی جز علم و عمل نیست. و کتب چندی در حدیث از او در دست است
محمد بن احمد بستی. وفات 354 هَ. ق. در سن 80 سالگی. تولد او به سیستان بوده و پس از مسافرتهای بسیار قاضی سمرقند شد، و سپس بتهمت زندقه معزول گشت و علت ْ آنکه گفته بود نبوت چیزی جز علم و عمل نیست. و کتب چندی در حدیث از او در دست است
شمس الدین محمد بن حسن. از شعرا و ادبای دمشق. وفات او در 722 ه. ق. بوده است. او راست: شرحی بر ملحهالاعراب حریری و دو جلد ضخیم در شرح مقصورۀ ابن درید و ملخص صحاح جوهری بحذف شواهد و کتاب المقامهالشهابیه و نظیره ای بر قصیدۀ تائیۀ ابن فارض. او مدتی در مصر اقامت گزیده و قصیده ای در حنین دمشق موطن خویش داشته است
شمس الدین محمد بن حسن. از شعرا و ادبای دمشق. وفات او در 722 هَ. ق. بوده است. او راست: شرحی بر ملحهالاعراب حریری و دو جلد ضخیم در شرح مقصورۀ ابن درید و ملخص صحاح جوهری بحذف شواهد و کتاب المقامهالشهابیه و نظیره ای بر قصیدۀ تائیۀ ابن فارض. او مدتی در مصر اقامت گزیده و قصیده ای در حَنین ِ دمشق موطن خویش داشته است